کد مطلب:43148
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:27
تفسير فرازهاي نهم تا چهاردهم خطبه صدوسيويكم كه در آن هدف از زمامداري علي(ع) اصلاح دين و دنياي مردم اعلام شده، چيست؟
[پروردگارا، تو ميداني كه مطالبه و اقدام و تكاپوي ما در راه بدست آوردن زمامداري نه براي رقابت بدست آوردن سلطهگري بوده است و نه براي خواستن زيادتي از مال و منال دنيا. بلكه همه هدف ما ورود به نشانهها و متن دين و اصلاح در شهرهاي تو بوده است، باشد كه بندگان ستمديده تو امن و امان يابند و آن كيفرها و احكام تو كه از اجراء باز مانده است به جريان بيفتد.]
تلاش و تكاپوهايي كه آن نمونه عدل الهي در سرتاسر زندگي خود داشته است، براي اصلاح مغزي و روحي آدميان بوده است كه همه آنان را نهالهاي باغ خداوندي ميدانست كه خود را مأمور الهي پروراندن و دفع آفات از آنها ميديد. و بدان جهت كه مهلكترين آفت مغز و روان انساني، خود محوري و ثروت پرستي است، آيا امكان داشت كه آن مأمور الهي خود با ابتلاء به آن دو آفت تباه كنند، به برطرف ساختن آن دو آفت در ديگران بپردازد!!
اعراض از مال و منال دنيا و زير پا گذاشتن جاه و مقام چيزي نيست كه اثبات آنها براي اميرالمؤمنين(ع) نيازي به اثبات داشته باشد. در اين مورد فقط به دو جمله ميگوييم جمله اول از عمربنعبدالعزيز است: ابوالقاسمهبةالله بن احمدبنعمر. . . از حسنبن صالح نقل كرده است كه جمعي در نزد عمربنعبدالعزيز درباره زهاد (پارسايان) صحبت ميكردند. هر چند نفر نام شخصي را ميبردند. عمربنعبدالعزيز گفت: «زاهدترين مردم در دنيا علي بن ابيطالب(ع) است» (تاريخ مدينه دمشق3/202و203) و جمله دوم از پطروشفسكي است او ميگويد: «علي پرورده محمد (ص) و عميقاً به وي و امر اسلام وفادار بود. او يكي از شش نفري بود كه از ميان همه به محمد (ص) نزديكتر بودند . . . علي تا سرحد شور و عشق پايبند دين بود. صادق و راستكار بود. در امور اخلاقي بسيار خردهگير بود. از نامجويي و طمع و مالپرستي به دور بود و بيشك مردي دلير و جنگآوري با شهامت بود، . (اسلام در ايران.اي.پ.پطروشفسكي / 54 و 55) ما در مواردي از سخنان علي(ع) قاطعانهترين دلايل را براي شكيبايي و تحمل در اقدام به امور، ميبينيم. از آن جمله: در خطبه 43 صفحه 84 ميفرمايد: «اگر من براي جنگ با شاميان آماده شوم در حاليكه جرير (فرستاده من) نزد آنها است، لازمهاش اينست كه من راه اصلاح و نجات را بر روي اهل شام ببندم و آن مردم را از گزينش و انتخاب خير و صلح و صفا محروم بسازم [اگر آنان در صدد تمايل و انتخاب خير بر آيند] ولي من براي جرير وقتي را معين كردم كه اگر از آن وقت معين تأخير كند يا حيلهگري معاويه در او تأثير كرده است و يا معصيت كار است. نظر من اينست كه مقداري صبر كنيم، شما هم مقداري تحمل داشته باشيد، و با اين حال از آماده شدن براي جنگ اكراه ندارم» بدان جهت كه همه آرمان اميرالمؤمنين از صلح و جنگ و سرعت و كندي و صبر و شتابزدگي، موفق ساختن مردم به خير و كمال و نزديك كردن آنان به صلاح بوده است. لذا او نميتوانست از اين هدف الهي منحرف شده، منطق چنگيز و چنگيزيان را به كار بسته، ملاك دستور به جنگ و صلح را سلطهگري ددمنشانهاي قرار بدهد كه رسم هميشگي عاشقان تنازع در بقاء است.
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 23
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.